زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

خاله بازی

خاله‌بازی، بازی کودکانه‌ای مخصوص دختر‌بچه‌ها. این بازی در هر منطقه و ناحیه‌ای نام خاصی دارد؛ مثلاً در مازندران به خاله‌کا و پِلا‌پَجه‌کا (نعمتی، 143)، در بختیاری به خاله‌خاله‌بازی (هادی‌پور، 112)، و در خراسان به خالگکانی (قزل‌ایاغ، 256) مشهور است. 
دخترها در این بازی ادای زنهای بزرگ را ــ که خاله نمودار آنها ست ــ درمی‌‌آورند (رضایی، 547). این بازی گاه انفرادی و گاهی به‌صورت جمعی قابل اجرا ست (نعمتی، 144). دختر‌بچه‌ها در این بازی نیاز به فضاهای کوچکی در قالب خانه‌های خیالی دارند تا اسباب و اثاثیۀ کوچک خود را در آن جای دهند. فضای خانه‌های قدیم شهری این اجازه را به بچه‌ها می‌داد که با خواهران خود و دختران همسایه خاله‌بازی کنند و گوشه‌ای از خانه، آشپزخانه و غالباً حیاط و دالان خانه را برای تشکیل خانۀ خیالی خود انتخاب کنند. در روستاها نیز بیشتر ایوان خانه‌ها محل مناسبی برای این بازی بوده است (سالاری، 285؛ انوری، 2 / 2653؛ نعمتی، 143). 
در این بازی، بچه‌ها این حریم خصوصی را با پارچه یا چادرهای نیمدار مادرانشان درست می‌کنند و آن را تا آخر بازی نگه می‌دارند. آنها معمولاً به دو یا 3 خانوار تقسیم می‌شوند و هر خانوار حریم خود را می‌سازد و مرز آن را با پارچه یا بالش یا حتى آجر چیده‌شده در کنار هم، مشخص می‌کند. کودکان برای ورود به خانۀ دیگر که خانۀ خاله محسوب می‌شود، در یا زنگ می‌زنند و یکی از افراد خانه دَرِ خیالی را به رویشان می‌گشاید (برجی). 
دختران بی‌آنکه فرایند خاصی برای این بازی در نظر بگیرند و قوانین و مقررات ویژه‌ای برای آن قائل شوند (نعمتی، 146)، با تقلید رفتار بزرگ‌ترها، آن را پیش می‌برند. آنها به‌ندرت پسری را در این بازی راه می‌دهند، مگر در مواردی خاص که نقشی را حتماً باید پسری اجرا کند. پسربچه‌ها نیز برای مشارکت در این بازی تمایلی نشان نمی‌دهند، زیرا همیشه این تفکر جدایی‌طلبانه بین بچه‌ها وجود داشته که پسر با پسر و دختر با دختر بازی می‌کند (همو، 144). 
محدودیت مکانی و ترس از آسیب‌دیدن جسمی دختران، علی‌الخصوص در نظر شهرنشینان، باعث شده است که دختران در این نوع بازیها فقط نقش مادر را ایفا کنند و اگر هم نیازی به نقش مرد باشد، یکی از دختران به کسوت مردان درآید (رایس، 97-105؛ برجی). 
در گذشته این بازی بیشتر در شهرها معمول و متداول بوده است تا روستاها، زیرا دختران روستایی خیلی زود به قالی‌بافی یا کارهایی از این قبیل جذب می‌شدند. در خاله‌بازی، بچه‌ها با الگوبرداری از دیده‌ها، شنیده‌ها و آموخته‌های خود در خانواده، بازی می‌کنند. مثلاً اگر در خانواده‌ای پدر‌بزرگ یا مادربزرگ با آنها زندگی می‌کند، بچه‌ها نیز دخترانی را در نقش پدربزرگ یا مادربزرگ در بازی خود می‌گنجانند (هادی‌پور، همانجا). بچه‌ها در این بازی، برای مهمانی به خانۀ ساختگی و خیالی یکدیگر می‌روند؛ در ظروف اسباب‌بازی واقعی یا خیالی، غذای خیالی می‌خورند (رضایی، همانجا؛ نعمتی، 144-145)؛ ظرف می‌شویند و گاهی به‌سبب شیطنت فرزندانشان ــ که بیشتر عروسکهای پارچه‌ای و پنبه‌ای دست‌دوز مـادران و دختـران بزرگ خـانـواده است ــ با یکدیگر دعوا می‌کنند (رضایی، 522). شمار بازیکنان از 3 یا 4 نفر تجاوز نمی‌کند (هادی‌پور، 112). خاله‌بازی در بیشتر مواقع با صدا زدن بزرگ‌ترها برای صرف ناهار یا جز اینها به پایان می‌رسد (نعمتی، 145) و دختر‌بچه‌ها قرار را برای بعدازظهر یا روز بعد می‌گذارند. 
بچه‌های مازندرانی در حین این بازی ترانه‌هایی را زمزمه می‌کنند که برگردان فارسی آن چنین است: خاله‌بازی می‌کنیم / کلاهمان را قاضی می‌کنیم / چادر نماز بر سر می‌کنیم / هم‌کلام می‌شویم / آش و پلو می‌پزیم / دور خانه‌مان می‌دویم / دیگ آش را می‌شوییم / به کنار دیوار می‌بریم / از چشمه آب می‌آوریم / ظرفهای غذا را می‌شوییم / با بزرگ‌ترها کار نداریم / نزد خودمان (با خودمان) بازی می‌کنیم (همو، 146). مادران نیز اشیاء و ابزارهایی را در اختیار کودکان می‌گذارند و سعی می‌کنند دخترانشان را با مراقبت از کودک، آشپزی و خانه‌داری آشنا کنند (فرانسیس، 72؛ اعزازی، 192). 
عملکرد کودک در این بازی برگرفته از رفتار مادر در خانه با پدر است و کسی که نقش پدر را به عهده می‌گیرد، همان نقشی را ایفا می‌کند که پدر در خانواده دارد. در خاله‌بازی اگر فرزند مریض شود، پدر او را نزد پزشک می‌برد و مادر ناراحت و نگران در خانه می‌ماند. مرد خانه ساعاتی خیالی را در بیرون از خانه می‌گذراند و بعد به خانه بازمی‌گردد. پدر و مادر برای مواظبت از فرزند، مدتی بر بالین او شب‌زنده‌داری می‌کنند تا بچه خوب شود (هادی‌پور، همانجا). این‌گونه بازی و سرگرمی از سویی باعث اطمینان خاطر مادران از سلامت کودکان، و از سویی دیگر درسی برای زندگی آیندۀ آنها ست و همچنین تمرین احساسی مادرانه است که دختران آن‌ را با بازی در نقش مادر تجربه می‌کنند. 

مآخذ

اعزازی، شهلا، جامعه‌شناسی خانواده، تهران، 1389 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1382 ش؛ برجی، سکینه، تحقیقات میدانی؛ رایس، کلارا کولیور، زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان، ترجمۀ اسدالله آزاد، مشهد، 1366 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ فرانسیس، هیزل و گابریل شانان، «اهمیت فرهنگی اسباب‌بازیها و بازیها»، پل فیروزه، تهران، 1382 ش، س 3، شم‍ 9؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ نعمتی، مراد‌علی، فرهنگ باز‌یهای بومی مازندران، تهران، 1390 ش؛ هادی‌پور بروجنی، مژگان، بازیهای بومی و محلی چهارمحال و بختیاری، اصفهان، 1371 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.